گروه مترجمین لیان

محل تبلیغ شما تهران گراف


تبلیغات

ترجمه کلیه متون در کمترین وقت و بالاترین کیفیت توسط مترجمین باسابقه 09139324160

معیارهای ترجمه متون دینی

ا

 

 


موضوع بحث، آفاق ترجمه متون قدسی و دینی است. سامرست موآم در اپیگراف کتاب«بر لبه تیغ» از «اوپانیشادها» نقل می‌کند: «بر لبه تیغ گذرکردن دشوار است؛ بدین سان دانایان می‌گویند که راه رستگاری دشوار است».

ترجمه به طور کلی و ترجمه متون مقدس به طور خاص، مصداق روشن چنین سخنی است. به واقع کار دشوار ترجمه متون دینی در هر زبان، گونه‌ای گذرکردن بر لبه تیغ است. در مبحث ترجمه متون مقدس چند نکته مهم و بنیادین را تحت عنوان «افق» طرح می‌کنیم.

 افق سبک‌شناختی

مترجم متون دینی باید در آغاز هر ترجمه برای به دست آوردن و مشخص‌کردن چگونگی سبک هر متن بکوشد و این نخستین قدم برای هر ترجمه درست است. وقتی می‌خواهیم متنی را ترجمه کنیم، مثلاً بخشی از قرآن کریم، احادیث، یا احتجاجات دینی را به زبان فارسی برگردانیم، لازم است پیش از هر چیز، سبک آن متن را بشناسیم و عناصر آن را تحلیل کنیم.

 پرسش اساسی این است: سبک متن چیست و معلول یا فرآورده کدام عوامل است؟ سه رهیافت به متن وجود دارد: افق‌بینی، دوربینی، ذره‌بینی. با لحاظ این سه رهیافت باید سبک متن را مشخص کرد.در مبحث افق سبک‌شناختی چند نکته اساسی وجود دارد:
1. نثر معیار: در دوران معاصر، زبان‌آگاهی پدید آمده است و این، کار مترجم را دشوار اما زیبا می‌کند. زبان، خود، دستگاه نشانه‌ها و نمادهاست: در ترجمه، آگاهی به نمادها و خبرگی در کاربرد آنها لازم است.

شنیدن واژه‌ها در چینش فرهنگی و زمانی و نیز حساسیت به واژه، جمله، عبارت، پاراگراف و اصطلاحات بایسته است. ترجمه، گونه‌ای گذار زبانی است. از دیگر سو، متیو آرنولد گفته است: «خواندن، فرهنگ است». اگر به این لحاظ فرهنگی توجه کنیم، درمی‌یابیم که امروز نیز نثر مرده، آکنده از حشو، نثر چرب و انشانویسی نیز به کار ترجمه متن قدسی نمی‌آید.

 2. چهار رهیافت: نکته دیگر در افق سبک‌شناختی، رهیافت‌های گوناگون به ترجمه متن مقدس و دینی است. چهار شکل: الف. واژه به واژه ب. جمله به جمله ج. عبارت به عبارت د. کل مفهوم، چهار رهیافت در ترجمه‌اند. البته به لحاظ زبانی، عصر ترجمه واژه به واژه واقعاً سر آمده است. در هر حال و حتی اگر رهیافت مفهومی به ترجمه دنبال شود، یک نکته نباید فراموش شود. آن نکته مهم این است که ترجمه مینی‌مالیستی هم مطلوب است: گرایش به حداقل زبانی و ایجاز. ترجمه متن دینی باید کمال ایجاز و اختصار را داشته باشد.

 3. آرکاییسم یا نوگرایی: ترجمه، ویران‌کننده سویه قدسی متون مقدس است. پس باید چاره‌ای اندیشید. یکی از این چاره‌ها توجه به عناصر زیبایی‌شناختی از جمله آرکاییسم و باستان‌گرایی است. اما در کاربرد این چاشنی نباید افراط کرد. به همین دلیل است که مثلاً ترجمه منظوم، کاری عبث و بر بنیاد دیدگاه نادرستی از زیبایی‌شناسی زبان است.

یکی از مفاهیم مهم ترجمه متون مقدس، عناصر «لذت هنری» در آنهاست. آیا وجود چنین عناصری لازم است؟ نویسنده‌ای کتابی دارد با عنوان «چگونه کتاب بخوانیم تا لذت ببریم». کتاب راهنمای مترجمان باید این عنوان را داشته باشد : «چگونه ترجمه کنیم تا لذت ببرند». نباید از انتقال عناصر زیبایی‌شناختی در متن قدسی غافل بود. گاه ترجمه ساده و درست، منعکس‌کننده برخی از زیبایی‌های متن قدسی است.


می پسندم نمی پسندم

تعداد بازديد : 1826

تاریخ انتشار: جمعه 28 مهر 1391 ساعت: 12:22

برچسب ها : ,
ادامه مطلب
نظر

پنج نکته که برخی از مترجمان نمی‌دانند

ا

 

 
نویسنده: حسن سالاری
منبع:
جزیره دانش

 

امروزه هر فردی که اندکی زبان انگلیسی می‌آموزد به ترجمه‌ی نوشته‌هایی از این زبان می‌پردازد و خود را مترجم خوبی می‌داند. اما ترجمه‌ی خوب چه ترجمه‌ای است؟
الف) ترجمه‌ای است که در برابر هر واژه بیگانه، برابر فارسی آن را گذاشته باشد.
ب) ترجمه‌ای است که منظور نویسنده‌ زبان بیگانه را با واژگانی که مترجم مناسب می‌داند بیان کند.
ج) ترجمه‌ای است که برابرهای مناسب واژه‌های بیگانه را در ساختار دستوری زبان فارسی بیان کند.

روژه کایوا (Roger Caillois) در این باره گفته است:
"خوب ترجمه کردن آثار شکسپیر یا پوشکین به فارسی یعنی نوشتن متنی که شکسپیر یا پوشکین اگر به جای امکانات زبان انگلیسی یا روسی، امکانات زبان فارسی را در اختیار می‌داشتند آن را می‌نوشتند. پس ترجمه خوب نه ترجمه‌ لفظ به لفظ است و نه ترجمه‌ی ادیبانه بلکه عبارت است از ابداع متنی(اعم از واژگان و جمله‌بندی و سبک) که نویسنده اگر زبان مادریش همان زبان مترجم می‌بود آن را می‌نوشت. چنین ترجمه‌ای مستلزم دانش و هوش و تخیل بسیار است و البته باید آن را کمال مطلوب ترجمه دانست. من ادعا نمی‌کنم که چنین ترجمه‌ای تحقق‌پذیر باشد، اما می‌گویم مترجم خوب کسی است که می‌کوشد تا هر چه بیشتر به آن نزدیک شود."
بنابراین، یک مترجم خوب که می‌خواهد ترجمهی خوبی بر جای بگذارد دستکم باید سه ویژگی داشته باشد:
الف) آشنا بودن به زبان بیگانه از نظر واژگان و ساختار زبان
ب) آشنا بودن به زبان فارسی از نظر واژگان و ساختار زبان
ج) آشنا بودن به موضوعی که می‌خواهد ترجمه کند


می پسندم نمی پسندم

تعداد بازديد : 2185

تاریخ انتشار: یک شنبه 9 مهر 1391 ساعت: 16:2
ادامه مطلب
نظر

کلمات ایرانی در انگلیسی

ا

 

Nav-1 ناو: واژه ایرانی به معنی کشتی است و ازهمین ریشه ناوبان – ناوخدای (ناخدا) مشتق می شود. درانگلیسی Navigate (کشتی رانی) وNavigable (قابل کشتی رانی) Navigator (ملاح) Navy blue (آبی سیر) و Naval (وابسته به نیروی دریانی) ازهمین ریشه آمده اند.

 Caravan – 2کاروان.

 Arch-3 قوس: درانگلیسی به مفهوم قوس می باشد. درفارسی "ارک" اراک واریکه داریم که به معنای مرکز قلب وحتی قوس به کار رفته اند .  واژه اراک ایرانشهر به معنی دل ایرانشهر بوده است. ازهمین ریشه کلمات Archreology (قوس شناسی وسپس معماری )  گرفته شده است.

 King- 4پادشاه : این واژه انگلیسی و  Konig آلمانی و  واژه های مشابه درسوئدی دانمارکی نروژی فنلاندی وایسلندی از ریشه Kay پهلوی وKavi اوستایی است. درزبان پشتو خنتما (نجیب زاده وبزرگوار) ودرزبان ترکی خان به احتمال زیاد بااین ریشه ها قرابت دارند. به این کلمات دقت کنید تا پی به شباهت آنها ببرید.            کی – کیان Kikg- Kigam KONIG- خان – خنتما – کان- کاندیدا.

 dinar-5 دینار: پول عربی که ریشه ایرانی اوستایی دارد. (دَریک ) نام پول زمان هخامنشیان که درکتاب مقدس تورات وانجیل یاد شده است. مدتی هم یونانیان مسکوک خود را به صورت دریک به کار می برده اند. هردو ریشه ایرانی دارند ریشه Darik بعدا به صورت Dram ودراخما Drachmaدر زبان یونانی وانگلیسی درآمده است.

 better/best-6از ریشه بهتر و بهشت فارسی هستند . اینکه این دو صفت برتر و برترین در انگلیسی بی قاعده اند علت همین است.
Pepper-7 این واژه ازفلفل ایرانی گرفته شده است. این واژه به شکلPiper درلاتین Poivre درفرانسه peppe ایتالیا و پیری دریونانی است. 
Spinach-8 اسفناج: این واژه ایرانی درزبان های دیگربه صورت گوناگون یافت می شود ازجمله درفنلاند Pikatia پیناتیا در انگلیسی و فرانسه Spinach ودرزبان های دیگر اروپایی کم وبیش تغییراتی کاربرد دارد. جالب این است که بدانیم اسفناج خود معرب سپاناج فارسی است .
 Candy-9کلمه قند واژه ای است پارسی همان طور که شکر واژه ای است ایرانی. پس ازساخته شدن شکر در ایران که ریشه آن ایرانی و فارسی است کلمه کَندکه عربی شده اش  قند است به وجود آمد .کَندو نیز از همین ریشه ی کَند است . یکی از واژه های انگلیسی که ریشه مشابهی با کند یا  قند دارد عبارتست از: Candy (شیرینی ). به گفته محمودی بختیاری کاندیدای وکالت در زمان قدیم لباس سفید رنگ شکری می پوشیده وبه همین ترتیب خود را نامزد انتخابات می کرده و بدین گونه واژه Candidate (کاندیدا نامزد) ساخته شد.

 sugar-10 به معنی شکر نه تنها در فارسی بلکه در عربی (سُکَّــر) و در همه ی زبان های جهان وارد شده است.
Nuphar-11 نیلوفر زردNenophar-  نام گل زیبای نیلوفر است که درزبان های دیگر اروپا ازجمله فرانسه – یونانی و نیز در ترکی دیده می شود.

- Orange-12 نارنج وترنج درپارسی کهن به نارنج وپرتقال اطلاق می شده اند درفرانسه Orang در ژاپنی Orenzi ودرزبان های ترکی ،کردی ، آسوری وبسیاری اززبان های دیگر دنیا وارد شده است.
 safron- 13زعفران در همه زبانهای جهان وارد شده.
- Ginger-14زنجبیل: درزبان انگلیسی Zenzero ایتالیایی.

Lemon- 15لیمو: ریشه لیمو درغالب زبان های دنیا ازجمله ترکی، فرانسه اسپانیولی ،ایتالیایی و..به کارمی رود .همچنین کلمه Limonade که ازلیمو گرفته شده است. Lemon آب نبات ترش Lemon juice آب لیمو و ... .

 16 - کلمه بوته که ریشه ای پارسی واصیل است درزبان های اروپایی به گونهBotanic (علم گیاه شناسی) وارد شده است. وبه نظر می رسد که واژه ی Pon فنلاندی نیز کوتاه شده آن باشد. درزبان ترکی نیز واژه بوته را داریم.در عربی به صورت بوتَق وارد شده و این واژه Botanic تقریبا بین المللی است ودرتمام زبان های اروپایی به کارمی رود.
alcohl  -17  یا همان الکل نیز هر چند عربی است اما فراموش نکنیم کاشف الکل زکریای رازی ایرانی بود و در دوره ی او چون زبان عربی زبان نوشتار جهان اسلام از جمله ایران بود این دانشمند به جای اینکه یک اسم فارسی روی کشف خود بگذارد یک اسم عربی گذاشت .
18-  بیجامه بیژامه همان پاجامه در فارسی است .
19 - cake  کیک همان است که در کرمانشاه کاک گفته می شود . البته کاک همان کیک نیست . بلکه واژه ی کاک وارد انگلیسی شده است . حتی در عربی نیز وارد شده است .( کَعک ) . اگر کیک و کاک و کعک را امروزه کنار هم بگذاریم سه نوع شیرینی متفاوت هستند . اما ریشه ی آن ها یکی است .
یوگورت به معنی ماست نیز ترکی است که وارد انگلیسی شده است .

می پسندم نمی پسندم

تعداد بازديد : 3012

تاریخ انتشار: جمعه 7 شهريور 1391 ساعت: 10:19
نظر

ترجمۀ اسامي خاص:مشكلات و راهكارها(صمد ميرزا سوزني)

ا

 

قسمت دوم
تقسيم بندي اسامي خاص
در يك تقسيم بندي كلي،اسامي مختلف را از لحاظ معنايي مي توان به گروه هاي ذيل تقسيم نمود:
1.مادي يا جسماني(concrete) كه براي ناميدن اشياء و اجسام موجود در محيط اطراف به كار مي روند.
2.مجازي(figurative) كه براي ناميدن اسامي به نحوي كه فراتر از زبان معمول به كار گرفته مي شوند.بسياري ازاسامي مي توانند در اين مقوله قرار گيرند.معمولا هر چه لغات رايج تر باشند، معناي مجازي آنها متداولتر و قابل فهم تر است.
3.فني(technical) كه براي ناميدن واژه هاي علمي يا تخصصي و يا واژگان معمول در رشته هاي خاص و زبان حرفه ايي(jargon) مورد استفاده واقع مي شوند.
4.عاميانه(slang) كه به صورت غيررسمي توسط عوام مردم به كار برده مي شوند.
بايد در نظر داشت كه در روند برگرداندن اسامي خاص عدم توانايي مترجم در درك مفهوم كامل اسم خاص و يا عدم توانايي وي در برگرداندن مناسب و صحيح از زبان مبدأ به زبان مقصد و ياهر دو عامل مذكور مي تواند لطمات جبران ناپذيري به متن مورد ترجمه واردن نمايد. نكتۀ دگر اينكه اسامي خاص هم از لحاظ ساختاري و هم ازلحاظ معنايي ماهيت متفاوتي با يكديگر دارند كه بايد در روند برگرداندن آنها از يك زبان به زبان ديگر مورد توجه دقيق واقع شوند.

می پسندم نمی پسندم

تعداد بازديد : 6175

تاریخ انتشار: پنج شنبه 6 مرداد 1391 ساعت: 14:5

برچسب ها : ,
ادامه مطلب
نظر

پیشینه ی ترجمه در ایران (ویکی پدیا)

ا

 پیشینهٔ ترجمه در ایران به روزگار هخامنشیان می‌رسد (۵۵۹-۳۲۱ ق.م.). گستردگی این شاهنشاهی و ارتباطات گستردهٔ آن با سرزمین‌های دیگر ترجمه را امری بایسته ساخته بود. کتیبه‌های هخامنشیان معمولاً به سه زبان فارسی باستان، اکدی، و ایلامی نوشته می‌شده‌است.

 در مراکز علمی عصر ساسانیان، مانند سلوکیه، تیسفون، و گندی‌شاپور آثار فراوانی از زبان‌های گوناگون متداول در آن روزگار همچون سانسکریت، یونانی، لاتینی، و سریانی به پهلوی ترجمه می‌شد. نخستین ترجمهٔ دوران ساسانیان را مربوط به عصر خسرو اول انوشیروان می‌دانند. از نامدارترین آثاری که در این دوره ترجمه شد، باید به ترجمهٔ پنچه تنتره یا کلیله و دمنه ازسانسکریت به فارسی پهلوی اشاره کرد.

  همچنین، در آغاز تمدن اسلامی ترجمه‌های متعددی از کتب فلسفی و علمی یونانی به پهلوی موجود بود.کار ترجمه در ایران با کتابهای درسی دارالفنون رونق گرفت و بر اثر احیاء صنعت چاپ و اعزام محصلین به خارج گسترش یافت. از آنجا که هدف تأسیس این مؤسسه تربیتی در زمان عباس میرزا و به پیشنهاد روشنفکران و آزادیخواهان، اخذ تمدن و علوم و معارف مغرب زمین عنوان شده بود، لذا به استخدام معلمین خارجی نیز اقدام گردید. همچنین کتب درسی خارجی در زمینهٔ علوم، ادبیات، تاریخ، پزشکی و غیره با کمک همین معلمین به فارسی برگردانده شد. پس از چندی به توصیهٔ عباس میرزا به ترجمه آثار ادبی نیز پرداختند. از آنجاکه محصلین بیشتر به فرانسه اعزام می شدند زبان فرانسوی در کشور رایج و با گستردگی آن نه تنها آثار نویسندگان فرانسوی بلکه آثار ادبی دیگر زبانهای اروپایی مثل آلمانی، روسی، لهستانی، مجاری،اسپانیایی، پرتغالی نیز به فارسی برگردانده شد. نخستین نمایش نامه ای که از فرانسه به فارسی ترجمه شد، نمایشنامه "مردم گریز"، اثر مولیر است. دو کتاب تاریخی "پطر کبیر" و "شارل دوازدهم" اولین سفارش ترجمه ای بود که عباس میرزا به میرزا رضا مهندس داد. "انحطاط و سقوط امپراطوری روم" سفارش دیگر او به همین مترجم بود. نهضت ترجمه و نشر کتاب پس از مرگ عباس میرزا و فتحعلی شاه، در دوران محمد شاه قاجار دچار فترت شد، ولی در عهد ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به اوج خود رسید. محمد طاهر میرزا ومحمدحسن خان اعتماد السلطنه پرکارترین مترجمان این دوره بودند. از مشهورترین ترجمه‌های محمد طاهر میرزا "سه تفنگدار" ، "کنت مونت کریستو" ، "لوئی چهاردهم و عصر و قرنش" را می توان نام برد. "طبیب اجباری" ، "سرگذشت خانم انگلیسی" ، "داستان روبنسون سوئیسی" و "شرح احوال کریستف کلمب" نیز از بهترین آثار ترجمهاعتمادالسلطنه به شمار می رود. البته اکثر این ترجمه ها، بیش از آنکه یک ترجمه باشند، اقتباس، یا به قول درایدن ،imitation هستند. پس از جنگ جهانی دوم، زبان انگلیسی جای زبان فرانسه را به عنوان زبان دوم گرفت و گسترش روزافزون یافت. امّا با وجود اینکه انگلیسی امروزه زبان دوم اکثریت محصلین ایرانی به شمار می رود، در قلمرو ادبیات هنوز هم بهترین مترجمان ما اغلب کسانی هستند که از زبان فرانسه ترجمه کرده اند.

 


می پسندم نمی پسندم

تعداد بازديد : 2594

تاریخ انتشار: یک شنبه 25 تير 1391 ساعت: 11:11

برچسب ها : ,,
نظر

سخنی درباره ترجمه متون قدیمی(عبدالله کوثری)

ا

 

 
بحث دربارة انتخاب زبان مناسب برای متون قدیمی (یا متونی باموضوع مربوط به دوران قدیم) از دیرباز میان مترجمان ادبی مطرح بوده است. در اینباره بطورکلی دوعقیده را می توان از هم باز شناخت:
 
گروهی عقیده دارند مترجم که اهل این زمانه است برای مردم اینزمانه ترجمه می کند ولاجرم باید هر متنی، از جمله متون قدیمی را هم به زبان فارسیامروزی برگرداند. چون مخاطبان او به این زبان می گویند ومی نویسند و این زبان را بهآسانی درمی یابند.گروهی دیگر بر این عقیده اند که زبان ترجمه درمتون قدیمی با توجهبه زمان و فضا و حال وهوا و ماهیت شخصیت ها و رویدادها باید زبانی متفاوت با زبان امروزی باشد. بدیهی است که منظور این گروه آن نیست که ما مثلا برای ترجمة تراژدیهای یونانی که متعلق به دوهزار وپانصد سال پیش است، به سراغ زبان فارسی همزمان بااین نوشته ها برویم. این کار نه میسر است و نه مناسب و درواقع گزینش چنان زبانی نفیاولین هدف ترجمه است. چون ما متنی را از زبانی که مخاطب با آن آشنا نیست به زبانی دیگر که باز برای او ناشناخته است برمی گردانیم و این سودی به همزبانان ما نمیرساند. استفاده از واژه های متروکی که در این هزار سال به ندرت مورد استفاده بوده وبیشتر به زبان باستان تعلق دارد ترجمه را از دسترس خوانندگان امروزی دور می کند. پسباید راه دیگری بجوییم.
من بر این عقیده ام که چون شخصیت ها و رویدادها و باورها وسخنانی که در این گونه متون می یابیم تفاوتی عظیم با هر چیز امروزی دارد، توصیف آنشخصیت ها و بازآفرینی دیالوگ های ایشان با زبانی کاملا امروزی از شکوه و اصالت آنها و نیز از توان تاثیرگذاری آنها می کاهد. همچنین معتقدم نویسنده و مترجم درهرزمان گنجینه ای سرشار دراختیار دارد یا باید داشته باشد که می تواند بنا برموقعیت از آن سود جوید. آنچه زبان معیار می نامند برای من معنای چندان روشنی ندارد. چون در هر زمان مشخص افراد وگروههای اجتماعی گوناگون هریک این زبان را به گونه ایبس متفاوت با دیگری به کار می گیرند. علاوه براین، در ادبیات ما ناچاریم قلمرو زبانرا بسیار گسترده تر بگیریم. بسیاری از متون ادبی نیاز به واژگانی بس گسترده تر ازاین زبان روزمره دارند.

می پسندم نمی پسندم

تعداد بازديد : 1359

تاریخ انتشار: دو شنبه 15 خرداد 1391 ساعت: 17:37

برچسب ها : ,
ادامه مطلب
نظر

ترجمه ی متون علمی (کاظم لطفی پور ساعدی)

ا

 در متون علمی بیش از همه مترجم باید توجه خاصی به معادل واژگانی مبذل دارد . یک عنصر اژگانی معین در سیاقهای علمی مختلف ممکن است دارای مفاهیم مختلف باشد . برای نمونه واژه ی factor در متون علوم انسانی به معنای "عامل" و در متون ریاضی به معنای " عامل مشترک " است . واژه ی inept در متون عادی به معنای " نامناسب ، مزخرف " و در متون حقوقی به معنای " باطل و ملغی " است . واژه ی power در متون عادی به معنای " قدرت " و در متون فیزیک به معنای "نیرو "و در متون ریاضی به معنای " توان " است . واژه ی snare در متون عادی به معنای " دام و تله " و در متون موسیقی به معنای " زه های مخصوص طبل نظامی " و در متون پزشکی به معنای " زه مخصوص از بین بردن غدد " است . واژه ی root در متون عادی به معنای " ریشه "  در متون ریاضی به معنای " جذر " است . 

خلاصه عناصر واژگانی قسمتی از ارزش لغوی خود را ( علاوه بر سایر عوامل درون زبانی و برون زبانی ) از سیاق متن مربوطه میگیرند . اگر مترجم در جریان ترجمه بدن توجه به سیاق به دادن معادل های ترجمه ای واژه ها مبادرت ورزد کار وی منجر به پیدایش متنی خواهد شد که توسط متخصصین مربوطه قابل فهم نخواهد بود . 

 


می پسندم نمی پسندم

تعداد بازديد : 1784

تاریخ انتشار: پنج شنبه 11 خرداد 1391 ساعت: 20:54

برچسب ها : ,,
نظر

ليست صفحات

تعداد صفحات : 6



دوستان و همکاران

با مرجع گرافیک دوست شوید !

محل لگوهای شما محل لگوهای شما محل لگوهای شما محل لگوهای شما محل لگوهای شما محل لگوهای شما محل لگوهای شما تهران گراف قالب گراف
تمامی حقوق سایت و قالب برای((گروه مترجمین لیان)) محفوظ می‌باشد و هرگونه سؤاستفاده و کپی برداری پیگرد قانونی دارد | کپی رایت ۲۰۱۳
طراحی و سئو: تهران گراف ترجمه: قالب گراف